استیگما ی اجتماعی
بیماری کرونا علاوه بر آسیب فیزیکی، آسیب اجتماعی و روانی را هم دارد که در صورت تداوم آن میتواند ارتباطات اجتماعی را مختل کرده و فرد بیمار را حتی پس از پایان دوره بیماری با اختلالات جدی اجتماعی در روابط روبرو کند.
بنا به تعبیر گافمن (1392) اصطلاح استیگما (Stigma) برای اشاره به ویژگی یا صفتی به کار برده میشود که بسیار بدنام کننده یا ننگآور است. باید توجه داشت که قدرت داغزنی یک صفت نه در ذات آن صفت، بلکه در روابط اجتماعی ریشه دارد، به همین دلیل گافمن از استیگمای اجتماعی سخن میگوید.
بر همین اساس میتوان از استیگمای اجتماعی سلامت سخن گفت؛ این نوع برچسبزنی بنا به تعریف سازمان بهداشت جهانی عبارت است از ارتباط منفی افراد با یک شخص یا گروهی از مردم که در ویژگیهای معین یک بیماری خاص شریک بوده یا به این بیماری مبتلا هستند. در هنگام شیوع یک بیماری، استیگما ممکن است بدین معنی باشد که افراد مبتلا برچسب خورده، و مورد تبعیض قرار گرفته و از این رو به صورت جداگانه تحت درمان قرار گیرند.
این نوع درمان ممکن است بر افراد مبتلا به این بیماری و همچنین خانواده، دوستان آنها تأثیر منفی گذاشته و موجب شود که آنان نیز احساس ننگ و شرم کرده و ارتباطات اجتماعیشان دچار اختلال شود.
بنابراین استیگما یک مشکل فردی یا جزئی از بیماری نیست؛ بلکه یک مسئله اجتماعی است که عواقب آن میتواند بیشتر از خود بیماری باشد چرا که ممکن است که مبتلایان به این بیماری و حتی خانوادههای آنان را از حقوق انسانی و اجتماعی محروم سازد.
برطبق دادههای سازمان بهداشت جهانی در مورد بیماری کووید 19 نیز همین وضعیت ایجاد شده است. شیوع این بیماری باعث برانگیختن استیگمای اجتماعی و رفتارهای تبعیضآمیز اجتماعی علیه افراد با قومیتهای خاص و همچنین اغلب کسانی که تصور میشود با ویروس در تماس بودهاند، شده است.
استیگما همچنین میتواند بعد از رها شدن فرد از قرنطینه بیماری نیز ایجاد شود، حتی اگر دیگر خطری برای انتشار ویروس به دیگران در نظر گرفته نشود. از این رو میتوان گفت که برداشت جامعه از کرونا صرفاً یک بیماری و نسبت به فرد مبتلا به کرونا تنها به عنوان یک بیمار محدود نمیشود، بلکه به عنوان معرف یا نشاندهنده فرد یا افرادی شناخته میشود که به احتمال زیاد دارای رفتارهای بهداشتی نبودهاند و در نتیجة این رفتارهای غیربهداشتی و غیرمراقبتی به کرونا مبتلا شدهاند.
سازمان بهداشت جهانی سه عامل را پدیدآورنده وضعیت استیگمای اجتماعی حاصل از بیماری کرونا میداند: 1) کووید 19 بیماری نوپدیدی است که هنوز ناشناختههای زیادی در مورد آن وجود دارد. 2) ما اغلب از ناشناختهها میترسیم؛ و 3) به راحتی این ترس را به دیگران منتقل و مرتبط میکنیم.
قابل درک است که گیجی، اضطراب و ترس نسبت به این بیماری ناشناخته و به سرعت منتقل شونده در بین مردم وجود دارد. متأسفانه، این عوامل باعث تقویت کلیشههای آسیبزننده نیز میشود؛ آسیبزاترین پیامدهای استیگما، زمانی است که خانواده، برچسبزنیهای جامعه را پذیرفته و دیدگاههای منفی جامعه را نسبت به خود به کار گرفته و درونی کند.
پیامدهای تجرب? خانواده از استیگمای اجتماعی، به طور کلی شامل احساس بیاحترامی و بیاعتنایی میشود که خانوادهها جهت مقابله با آن، غالباً بعضاً انزوا و کنارهگیری از اجتماع را انتخاب کرده و با پنهان کردن بیماری عضو خانواده و تأخیر در جستجوی درمان و گرفتن خدمات در زمین? درمان بیمار، به زعم خود از برملا شدن وضعیت خود ممانعت میکنند.
سازمان بهداشت جهانی نیز بر این موضوع صحه میگذارد که استیگما میتواند انسجام اجتماعی را به خطر انداخته و آن را تضعیف کند و احتمال انزوای اجتماعی گروههای اصلی را افزایش دهد. این موضوع ممکن است به وضعیتی منجر شود که ویروس شیوع بیشتری پیدا کند و همچنین منجر به ایجاد مشکلات جدّی در حوزه سلامت اجتماع و چالشهای بیشتری در کنترل شیوع بیماری شود.
استیگما ممکن است افراد را به مخفی کردن بیماری خود ترغیب کند تا بدینوسیله بتوانند از تبعیض جلوگیری کنند. مضاف بر اینکه استیگما افراد را از درخواست مراقبتهای فوریتی بهداشتی باز داشته و آنها را نسبت به اتخاذ رفتارهای سالم و سلامت محور دلسرد و بیانگیزه کند.
چگونه میتوان با استیگمای اجتماعی کرونا مقابله کرد؟
اولین گام در استیگمازدایی از بیماری کرونا مراقبت اجتماعی (Social care) است. مراقبت اجتماعی اصطلاحی است که به طور کلی همه شکلهای مراقبتهای شخصی و سایر کمکهای عملی برای افرادی که نیاز به حمایت اضافی دارند را توصیف میکند و در اینجا مستقیماً به بیماران متبلا به کرونا و خانوادههایشان مربوط میشود.
مراقبت اجتماعی معمولاً بر عهده نهادهایی است که خدمات اجتماعی ارائه میدهند. این نهادها باید مراقبتهای روانی مبتلایان به کرونا و خانوادههایشان را مدنظر داشته و آنها را مورد حمایتهای عاطفی و روانی قرار دهند و موجبات افزایش تابآوری آنان در شرایط حساسیت شدید و ترس اجتماعی ناشی از انتقال و شیوع بیماری فراهم آورند تا بدین ترتیب آنان بتوانند با دیدگاههای منفی جامعه نسبت به بیماری به مقابله بپردازند.
گام بعدی همدلی اجتماعی (Social empathy) است. همدلی اجتماعی توانایی درک افراد از طریق درک یا تجربه موقعیتهای زندگی آنان است و بینش و بصیرتی دلجویانه نسبت به دشواریهای زندگی دیگران را به دست میدهد. همدلی اجتماعی با افراد بیمار و خانوادههاشان با ایجاد حس مشترک و رابطه عاطفی، مانع جدی برچسبزنی و انگزنی و منزویسازی آنان است.
سازمان بهداشت جهانی جهت استیگمازدایی از کرونا ضمن تأکید بر حائز اهمیت بودن کلمات، توصیه میکند که افراد مبتلا به این بیماری تحت عنوان «موارد کرونایی یا کروناییها» یا »
«قربانیان کرونا» خطاب نشوند. در مورد خانوادههای بیماران، از بکار بردن اصطلاحهای «مظنونین به کرونا» یا «موارد مشکوک» اجتناب شود و در محاورات در مورد بیماران کرونایی از «ناقل و انتقالدهنده ویروس» یا »آلودهکننده دیگران» استفاده نشود؛ زیرا که چنین کلماتی به طور ضمنی دلالت و معنای انتقال عمدی را دارند و موجب سرزنش بیمار شده و نگرشهای استیگمایی و برچسبزنی را تقویت میکنند.
منابع
بهداشت جهانی ، پروتکل استیگما و استیگمازدایی در رابطه با کرونا ویروس
گافمن، اروینگ (1392)، داغ اجتماعی (چارهاندیشی برای هویت ضایع شده)، ترجمه مسعود کیانپور، تهران: نشر مرکز